Wednesday, September 7, 2011

وفاق ملی - قسمت اول

گفته اند «ملی گرایی خلاف اسلام است» مثل این است که کسی بگوید علاقه به خانواده و خانه و دلبستگی به آنها خلاف اسلام است. آقایان محترم، شما با چند تا آدم ملی گرا از جبهه ملی مشکل داشتید و آنها را هم به ناحق تنبیه و تبعید و مجازات کردید که نباید می کردید، چرا که آنها همان وارثان مصدق و فاطمی بودند که خدماتشان برای مردم و کشور اظهر من الشمس است. حالا گیریم با چند نفر مشکل داشتید با چه منطقی می گوئید ملی گرایی خلاف اسلام است. بنده می گویم ملی گرایی بدان معنایی که در ایران شناخته شده و آزموده شده است، خلاف هیچ مذهب و مسلک و فرقه و دینی نیست، بلکه برعکس، محترم و عزیز بودن خانه و شهر و ملت موجب تقویت عقاید و انجام وظایف و علایق اعتقادی و دینی مردم است. اگر خانه و شهر و وطنی نباشد، از هیچ دینی و فرقه ای و مذهبی کاری بر نمی آید.
اولاً من نشنیده ام که هیچ فرقه و گروه دینی و سیاسی در هیچ کجای دنیا بگویند خانه و اعضای خانواده، مقدس و محترم و عزیز نیستند. ثانیاً گیریم که افرادی مثل آیت الله خمینی بگویند. چه کسی به این حرفها توجه می کند. همه تلاشهای انسانها برای تشکیل خانواده، داشتن سر پناه آباد و امن و برای آسایش اعضاء آن است.
همه آنهایی که در فقه می گویند (بعنوان احکام) اگر شیعیان بخواهند انجام بدهند، در بیابان که نمی شود، در جنگل که نمی شود !! باید خانه امن و آسوده ای باشد که در آن نماز بخوانند، روزه بگیرند، طهارت داشته باشند. باید باغ و زمین زراعی و دکان و کارخانه ای باشد که درآمدی ایجاد بشود و خمس و زکات آن را بدهند.
ملت از آحاد مردم تشکیل می شود. کشور از تک تک خانه ها و مزارع و کارخانه ها و صنایع و کشاورزی و امثالهم بوجود می آید. من نمی دانم این چه منطق غلطی است که گفته اید ملی گرایی خلاف اسلام است.
فکر می کنم اینجا ذکر یک عبارت کلیدی از احمد کسروی کاملاً بجاست: «دکان داران این توضیح بدهند، دین برای مردم و ملت است یا مردم و ملت برای دین و مذهب» !!
من فکر می کنم امثال آقای خمینی از دسته ای هستند که می گویند مردم و روستا و شهر و کشور برای دین هستند !! در حالی که عقل و منطق می گوید دین برای مردم است. از طرفی مگر خودتان نمی گویید اسلام می گوید حب الوطن من الایمان؛ برداشت من این است که دوست  داشتن وطن زیر بنا و لازمه قطعی داشتن دین و ایمان است.
خداوکیلی گاهاً من، مرحوم پدر و شش برادر در جبهه های جنگ مشغول دفاع از میهن و اعتقادات مردم بودیم. الان سالهاست از پایان جنگ عراق با ایران می گذرد؛ هرچند باری که به طور جدی به این موضوع فکر کرده ام که آیا ما که آنقدر در جبهه فداکاری کردیم و صد البته که بسیاری دیگر از هموطنان هزینه های بسیار زیادتر از خانواده ما در آن جنگ تحمیلی پرداختند، اما ما که یک شهید و سه جانباز دادیم بیشتر برای اسلام و جمهوری اسلامی بود یا برای حفظ و حراست از وطن و مردم آن. حالا از هر قوم و گروه و مذهب و فرقه ای. والله همیشه به این نتیجه رسیده ام که ما برای حفظ و حراست از میهن و آحاد مردم ایران و جان و مال و ناموسمان به جنگ رفتیم؛ چراکه اگر وطن به باد می رفت، علی القاعده نه دین و مذهب مسلمانها که هر دین و عقیده و مسلکی از بین می رفت.
بزرگترین دلیل من این است که سالهاست در چچن، تبت، فلسطین و جاهای دیگر بین مسلمانهایی که شما قبولشان دارید و دیگران، جنگ است. اگر جنگ برای اسلام منهای وطن و ملی گرایی و حفظ آب و خاک و ناموس مهم بود، چرا اتوبوس، اتوبوس و قطار قطار، زرمندگانی به آنجاها نرفتند تا برای اسلام جنگ کنند و دهها دلیل دیگر دارم که بحث آنها در این مختصر نمی گنجد.
اگر داتاً انسانها خانه و روستا و شهر و کشور خود را دوست نداشتند و یا جزو مستحبات کار آدم ها بود و نه واجب، چرا داوطلبانه افراد یک کشور نمی روند جاهای دیگر در دنیا که خراب و ویران است را بسازند. و فقر و فلاکت و بی خانمانی را در آنجا ریشه کن کنند. حتی مسلمانهای معتقدی که از کشورهای اسلامی به کشورهای اسلامی دیگر می روند برای ایجاد منافع بیشتر و راه اندازی کسب و کاری بهتر و امنیت و آسایس و لذت بیشتر بردن از زندگی به آنجاها می روند. در تمام مهاجرت ها اکثرا قریب به اتفاق مسلمانها غور کنند، به این نتیجه خواهند رسید.
این مطلب نه فقط درخصوص مسلمانها و دین اسلام، که برای پیروان همه مذاهب و ادیان صدق می کند. بله چون ذاتاً بشر، نوع دوست هم هست مثل همان که وطن دوست هست، در مواقع گرفتاری هم کیشان و سایر افراد مصیبت زده به قدر وسع، حمایت مادی و معنوی می کند. اما هیچ وقت ندیدیم یهودی های ایران با سلاح و تجهیزات نظامی بروند، دوشادوش سربازان اسرائیلی بجنگند!! یا مسیحیان آمریکائی و اروپا بروند به کمک مسیحی های بوسنی و هرزوگوئین بجنگند.
حالا اگر حکومتهایی بخاطر منافع خودِ حکومت نه مردم و با بودجه بیت المال، گروهی را در حمایت از گروهی در کشور دیگر اعزام می کنند، این دیگر به منویات مردم ربطی ندارد. همان کاری که اکثر حکومتها کرده و می کنند.
وفاق ملی یعنی اول آسایش – آرامش – تنش زدایی – هم زیستی محترمانه و مسالمت آمیز در خانواده، محله، روستا، روستا، شهر و کشور خود را ایجاد کن بعد به فکر دیگران باش.
اگر روزهایی دلهای همه مردم ایران به هم نزدیکتر از گذشته شود و کرد و ترک و لر و ترکمن و آذری و گیلکی و همه و همه یکدیگر را اعضاء یک خانواده بدانند و همه برای امنیت و آسایش و رفاه همدیگر بدور از تعصبات قومی و گروهی و فرقه ای و مذهبی، تلاش کنند، خدا می داند چه ثمرات عظیمی نصیب کشور می شود. و متأسفانه تا زمانی که این تفکر هست که اسلامی یعنی حکومت جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی هم یعنی فقها و پاسداران و بسیجیان و ائمه جماعات و دست اندرکاران آن و ملت برای اسلام، یعنی برای اینها این مشکل حل نخواهد شد که نخواهد شد. از این جهت است که چند بار تأکید کرده ام در این خصوص مردم منتظر اقدام حکومت نباشند.
                                                                                   والسلام
پایان قسمت اول

No comments:

Post a Comment